ترمز یکی از قطعات مصرفی در اتومبیل با درجه ایمنی Grade A یا فوق ایمنی است که این درجه ایمنی نشان از اهمیت فوقالعاده این قطعه به ظاهر ساده دارد. در ترمزگیریهای شدید و در مواقع حساس که بحث ایمنی جان سرنشینان خودرو و خسارات...
(چند چرخ به همین شکل می‌زند و در هر چرخ یک بار در بوق می‌دمد.) ... و دست از پا درازتر، به آرامی و با بی‌میلی از جایش بلند می‌شود و سلانه سلانه از درگاه اتاق خارج می‌شود (راه رفتن ملا مثل بچه ...
پرتگاه عشق قسمت1. در حالی که با انگشتانش روی فرمان ضربه میزد نگاهش را به چراغ قرمز دوخت. صدای بوق ماشین ها با صدای پخش ماشین در هم پیچیده و ازارش می داد.نگاهی به ساعتش انداخت. و پخش را خاموش کرد ...
شهرام رحیمیان: سگ‌ها و شوهری برای شهلا. با چشم بصیرت می‌توان دید که نرمه بادى برگ‌های زرد شاخه‌ی درخت توتی را که دزدکى از بالاى دیوار خانه‌ای به کوچه سرک کشیده، می‌چیند و بر سر غالب و ...
پارت_10 چنگال فلزی را درون پاستا‌های حالت‌دارِ نرم تاب میدهد و در اعماق کش مکش افکارش به ناکجاها سیر می‌کرد. تمام حدس‌هایش را بهم چینش داد؛ و سر تک تک آنها قضاوت می‌کرد. لارا درحالی که مقاله‌های در دستش به واسطه ...
در هفت ماهگي به راه رفتن افتاد، و در ده ماهگي زبانش به سخن گفتن باز شد. چون دو ساله شد دانشها فراگرفت و در هفت سالگي اختري دانا و تمام عيار گرديد.
"علی اشرف درویشیان، خسرو گلسرخی و فریدون تنکابنی در مرکز رفاه دروازه غار" علی دروازه غاری - وبلاگ پروسه حالِ چندان خوبی نداشتم. آن روزها زیاد تویِ نخِ درس‌خوندن نبودم. دل ام گرفته بود.
سخنرانی در مراسم خاکسپاری. گزارش سهیل آصفی از خاکسپاری به آذین. جان شیفته آرام گرفت. محمود اعتمادزاده، فرزند زمین به مادر پیوست. « به یاد تو و به نام تو،ای همه تو ،به زودی خواهم رفت. و به یقین نه ...
پيل پيلی رفتن- راه رفتن در حال خواب ومستی را گويند. ... سلانه- به معنی خرامان و تلان است عموما گويند که سلانه سلانه به تکرار کلمه. ... در این حالت دستگاه کارتزین جدید را بر پایه محور مورب جدید می ...
ماشین، سلّانه سلّانه خودش را از توی پیچ و تاب‌های جاده خاکی می‌کشد بالا تا زودتر برسد به جاده‌های آسفالت. من نمی‌خواهم برگردم... ولی دیگر نه کاری از دست فرهاد برمی‌آید، نه حتی از دست خودم.
moving at an easy pace; قدم آهسته رفتن، سلانه سلانه رفتن، خرامیدن، چمیدن، رفتن به ناز و تانی ambrosia food of the gods; غذای خدایان، غذای خوشمزه، غذای بهشتی
= آسته = آستا = آست (باخ: آستان) + ا (اك) = (راه رفتن با سرعتِ) زيرين و پائين ، بصورت آرام و كُند ، يواش ... سلطان تَمر آنكه چرخ را دلخون كرد ... 592. سلاّنه سلاّنه ...
اما به جای پیاده راه رفتن فرو رفته ام در خانه ... _____ آقا مستقيم ... تا کجا ؟ ... هرچه که دم دستم بیاید بخرم و سلانه سلانه برگردم خانه ...از شیرینی سر خیابان تارت تمشک بخرم ....سربالایی نفس بر را به ...
- (امریکا - عامیانه)سلانه‌سلانه‌راه رفتن، خرامیدن (Noun) (Verb - intransitive) (Adverb) [Countable] معامله کردن، سروکار داشتن با، مبادله، معامله خرده ریز، بارکش، کامیون، واگن روباز، چرخ باربری
گرگ و میش2-9. فصل یازدهمفرقه هر زمان که چشمهایم را به روی نور صبحگاهی باز می کردم و متوجه می شدم که یک شب دیگر هم زنده بوده ام، حیرت زده می شدم.بعد از رهایی از حیرت قلب من به شدت به تپش می افتاد و ...
بقول. پیرزن صاحبخآنه دستش را به عصای چوبی اش ستون کرد، و با دلواپسی خطاب به مستاجر ساکن اولین چشمه اتاق نبش ورودی خانه گفت؛ های پری با تو هستم، واستا بزار این ورپریده ی چشم سفید هم چادر سر کنه و باهات بیاد تا درمونگاه ...
سلطان تَمر آنكه چرخ را دلخون كرد ... = چوْبان وچوْوان = چوْو (چوْوماق = راه زياد رفتن) + ان (اك فاعلساز) =كسي كه خيلي راه مي رود ، از همين ريشه شوْوان (= شبان) گرفته شده است ،كاشغري در لغات الترك همراه ...
هدیه مقدم هستم، مترجم ذهن یک قاتل. ارتباط با مترجم: @GhskRy کتاب‌های چاپ شده: آسمانی در اعماق؛ انتشارات تندیس. جاده‌ی رستگاری؛ انتشارات آموت. در حا 🔥🔥کانال VIP رمان #روح_نیمه‌شب🔥🔥 مجموعه #سرزمین_رویاها جلد پنجم: #روح ...
سلّانه سلّانه راه رفتن (معین)از مصدر ساللانماق= آویزان شدن که در فارسی به آرامی راه رفتن یا در حقیقت با دستهای آویزان راه رفتن معنی میدهد. سورتمه (معین) از مصدر سؤرؤتمک = روی زمین کشیدن
رمان لیلی هزار داماد،2. با تکونای صبا از خواب بیدار شدم. لای چشمامو به زور باز کردم. دستامو بردم بالا و دهنم با خمیازه ای که کشیدم تا جا داشت باز شد. از بس فس فس کردم داد صبا دراومد : هما ، پاشو ...
چرخ رو ول کردم گوشی رو از جیبم کشیدم بیرون. ... "بیا تاکسی بگیریم، باور کن دیگه حس راه رفتن ندارم." ... کردم که خدا کنه هنوز نیومده باشه تا من کارم رو انجام بدم که دیدم سلانه سلانه با یه دل شاد ...
speak equivocally about an issue; خیلی حرف زدن، بالای منبر رفتن. xenophobia. ... از راه به در کردن، به فساد کشاندن، فریفتن ... سلانه سلانه رفتن، بی خیال رفتن، چرخ زدن ...
آیا تابه‌حال برایتان پیش آمده که هنگام راه‌رفتن با جمعی از دوستان، یکی از آنها سرعت کمتری دارد و خیلی آرام و سلانه سلانه قدم برمی‌دارد و این باعث خشم شما می‌شود.
می‌رسم تا مدرسه، سلّانه سلّانه! ... حتّا گاهی عامدانه سعی میکنم طرز راه رفتن یا نشستن پدرم رو تقلید کنم. ... نکته‌ای که جلبِ توجّهم کرد چرخ‌های دوره‌گردها بود که لبو و باقالی میفروختند؛ درست ...
رویِ پریدن، راه رفتن و دانه برچیدنت اثر می کند. یک احساس خطر دائم که بالها را طور دیگری به هم می زند. ... رییس با قیافه ای عبوس و با وقار سلانه سلانه به سوی آن دو رفت. ... ( دستگاه حکومتی وقت ) به این ...
آن قدر چاق است كه گوشتهاي زير شكمش موقع راه رفتن اين طرف و آن طرف مي رود. ... يكبار رفت وآمد سلانه سلانه اش را «تايم» گرفتم. ... زن جواني كه در اداره پليس آدامس مي جويد و پشت دستگاه نشسته بود و ...
وی در ادامه تفسیر سوره توبه به آیه ۳۴ این سوره مبارکه اشاره کرد و گفت: این آیه به دو گروه از افراد اشاره می‌کند که گروه اول افرادی هستند که نه خودشان به راه خدا می‌روند و نه راه دیگران را برای رفتن به سمت خدا باز می ...
آبادیس از سال 1385 فعالیت خود را در زمینه فن آوری اطلاعات آغاز کرد. نخستین پروژه آبادیس، سایت دیکشنری آبادیس بود.
بهتر است سلانه سلانه از مسیر میانی پارک ساعی گذر کرد تا به نوعی فرصت شود بازی پیچک‌های براق روی دیواره شیبدار غربی را تماشا کرد و همینطور پله پله بالا رفتن کاج‌های تنه قهوه‌ای از مسیر شرقی را.
قوطی, سلانه سلانه راه رفتن, چهار نعل, سواری کردن, سوار شدن lope noun, verb تپه, جست و خیز کردن, تاخت, شلنگ انداختن, تاخت رفتن
پست الکترونیک: [email protected]
تلفن: 0086-21-58386256
نشانی: شماره 1688، جاده شرقی گاوک، منطقه جدید پودونگ، شانگهای، چین.
کپی رایت © 2021.cryptod تمامی حقوق محفوظ است.نقشه سایت